بارها تهران را پیاده گز کرده ام. اما در بیشتر اوقات بدون مطالعه. بدون مطالعه شهر کالبدی بی روح و شاید در بعضی نقاط زیبا یا حاوی خاطره ی شخصی باشد.  اما وقتی تاریخ فضاهای شهری و ابنیه را قبل از بازدید می خوانم پرسه زدن در شهر زمین تا آسمان برایم تفاوت می کند.

حالا بهتر می توانم معنی کارهای آیزنمن را بفهمم. آیزنمن تاریخ را در قالب کالبد بیرون می کشد و به فضا هدیه می کند. قبل تر ها پیش خودم می گفتم :"خوب که چی؟ اصلا فلان قلعه ی تاریخی که قبلا زیر این دانشگاه بوده در امروز این دانشگاه چه تاثیری داره؟" حالا می فهمم که او زمان را در فرم فریز می کند تا این راه حل هوشمندانه کاتالیزوری برای تبدیل "فضا" به "مکان" باشد.


مشخصات

آخرین ارسال ها

آخرین جستجو ها